نمیتونم بخام اینکه واسه این درد مجازات شی
تو مثل قلب من هستی نمیخام که مجازات شی
دلم بی تابه و انگار کسی تو راه خونه نیست
واسه گنجشک روی شاخه کسی تو فکر لونه نیست
من این گوشه پریشونم واسه هر لحظه از عمرم
که داره میگذره بی تو، تو این تنهایی مهمونم
نمیشه سر به راه باشم چراغ خونه روشن نیست
که تو این غربت بی تو کسی توو خونه مرحم نیست
نمیخام حس کنی اینجا چه باری روی شونه م هست
شبا از ترس تنهایی چه بغضی توی خونه م هست
نمیتونم بخام اینکه واسه این درد مجازات شی
تو مثل قلب من هستی نمیخام که مجازات شی
داری میری ولی انگار یه حسی از تو باقی هست
که تو این تلخی دنیا بازم واسه م چراغی هست
عجب حال بدی دارم ولی واسه تو خوشحالم
که میری و میفهمی که چقدر زیبا دوست دارم
شاید دیگه نموند عمری که با تو سر بشه اینجا
ولی تو خوب میفهمی که منم عاشق تو این دنیا
کنار پنجره هستم به ماه و آسمون خیره
دارن میگن ستاره ها که واسه پر زدن دیره
شاید دیر باشه اما من یه روزی رد میشم از شب
میخونم هم صدا با عشق پر از رویا و تاب و تب
شاید دیر باشه اما من یه روزی رد میشم از شب
میخونم هم صدا با عشق پر از رویا و تاب و تب