بچه بودم بهم می گفتن کلاغ
انقد بود نازک و نکره صدام
بد هم نمی گفتن، عاشق طلام
می پرم با این که سیاهه پرام
بابام می گفت چرا نیستی رو زمین
رفیقات همه شون شدن یه کسی
همه ش هپروتی، فکر و خیال
گفتم رو زمینه همه چی کسی
نشد جوجه ی زشتت، قو بشه بابا
کلاغ بودن آخه توو خونِشه بابا
ندیدی چی دیدم، میدونم
ولی می دونی گذاشتم پا رو همه چی بابا
ترجیح میدم بگن صدام نکره ست تا طوطی باشم بکننم توو قفس
دون بپاشن بگم هرچی می خوان رو تا اجازه بدن که بکشم نفس
فروشی ان اینجا همه مرد
عشق می خوای باید پولت باشه نقد
می گفت هرجا قلبت بهت میگه برو
قبلش بگو کجا ارزونه قلب
فروشی ان اینجا همه مرد
عشق می خوای باید پولت باشه نقد
می گفت قلبت هرجا بهت میگه برو
قبلش بگو کجا ارزونه قلب
من میام لا به لای برگ های پاییز
وقتی هوا بشه تاریک
نمی ترسم من از مترسک هاتون
میام دم پنجره وقتی خوابین
من میام با کوچ کلاغ های شهر
توو چشامه خون، توو صدامه درد
میام خالی کنم عقده هام رو روت
میام حرف های نگفته رو بگم
میام سیاه کنم روزگارتو
خوبه حالت پس می گیرم حالتو
کابوسم، میام شب ها توو خوابتو
هر راهی بری من می بندم راهتو
یا یا یا یا
فروشی ان اینجا همه مرد
عشق می خوای باید پولت باشه نقد
می گفت هرجا قلبت بهت میگه برو
قبلش بگو کجا ارزونه قلب
فروشی ان اینجا همه مرد
عشق می خوای باید پولت باشه نقد
می گفت قلبت هرجا بهت میگه برو
قبلش بگو کجا ارزونه قلب