روزای بدو از یادت ببر ولی
روزای خوبو به یادت بمونه
تو که دیگه کارت تمومه ولی
منم هر شب حالم همونه
بزا یه چیزیو من بگه بهت
خیلی شبا تو خونه درد داره دلت
کسیو نداری بگی حرفاتو بهش
بزار بگذره بره
توی خیابونا تنها راه میرم
فازم دپ میشه هر جا میشینم
همینا که مبگن رفیقن باهات
یه روز پاش بیوفته تورو بد بگا میدن
حس ندارن دیگه جفت پاهام
هیشکی نبوده که رو راست باهام
همش پیش خودم فکر میکردم
که پایان بد فقط توی داستاناس
سخته نه
هر چی جلو تر میره میشی خسته تر
هر کی که ازش انتظار نداری
همون میزنه به سینت دست رد
بغل نگیر دیگه زانوی غم
همش نکن دیگه پا تویه کفش
معلومه که نمیتونی تو روشن کنی
تاریکیه دنیارو با نور شمع
بعضی وقتاااا رد میشه از سرم
تو رفاقت با هیچکسی دست ندم
شاید ب چشم خیلیا مسخرس
خنجر میزنن به قلبت از هر طرف
ولی خب اینجوری آروم تره
زیادی بها به بارون نده
تکو تنها ، تو شهری هستی
که وجب به وجبشو طاعون زده
شدی مجنون به لیلی نمیرسی
توعم نداشتی که میلی به بی حسی
شده ساکتو بی احساس
همونی اسمشو تریلی نمیکشید
میخوام بگم از سرنوشت
کاش میشد تقدیرو از ته نوشت
میدید پاهام نایی ندارن
خدا همه صندلیاشم از من گرفت
اهلی نشو مث گرگا
سخته ولی خب تو درست باش
جای بزرگ کوچیکا بودن
بشو کوچیک ترین فرد لا بزرگا
حاجی تنهایی واقعا بده
میگیره قلبتو با هرتپش
باید یجورایی دووم بیاری
لای مغزای کوچیک تاول زده
بزا برو دیگه دور من نچرخ
حتی جایی دیگه دنبالم نگرد
گفتم ننم هوامو داشت
الکی بود حتی مامانمم بغلم نکرد
از دور برات دست میزنم
با همه فقط راجبتو گپ میزنم
بخودم میام میبینم کسی نیستش
یه ساعت دارم با درو دیوار حرف میزنم
بزا برو توعم ناز شصستت
قلب درد قفسه سینمو پاره کرده
دارو ندارمو ریختم پات
من که همه جوره بودم دیگه چیه دردت
عشق ، واست بود بازی انگار
باید حسمو میکردم باچی ابراز
قلبت نمیزنه حس نداری
سریعتر واسه قلبت یه باتری بنداز