راستشو بخوایی شک دارم حتی به ندیدن تو
حتی به خندیدن تو حتی به بخشیدن تو
راستشو بخوایی شک دارم به این که از من خسته باشی
پنجره ها رم بسته باشی پشت درای بسته باشی
راستشو بخوایی شک دارم واسه دور وایسادنات
واسه سرم داد زدنات با غریبه حرف زدنات
راستشو بخوایی شک دارم به هر چی که تو سرم میاد
با تو قدم زدم زیاد دیگه ازت بدم میاد
بدم اومده از تو بدم اومده از تو
دیگه مثل قبلنا نیست تو جدا از من من جدا از تو
بدم اومده از تو بدم اومده از تو
بهت دیگه فرصت نمیدم شاید بهتر شه حالم بعد از تو
راستشو بخوایی شک دارم واسه به هر در زدنام
واسه تو پر پر زدنام همیشه بهت سر زدنام
راستشو بخوایی شک دارم هنوز به برق تو چشات
هنوز به جو تو نگات هنوز به لرزه تو صدات
راستشو بخوایی شک دارم هنوز به ناباوریات
هنوز به یا داوریات هنوز به ناداوریات
راستشو بخوایی شک دارم زندگی به زور به نفس
زندگی کردن تو قفس زندگی با تو یه تله است
بدم اومده از تو بدم اومده از تو
دیگه مثل قبلنا نیست تو جدا از من من جدا از تو
بدم اومده از تو بدم اومده از تو
بهت دیگه فرصت نمیدم شاید بهتر شه حالم بعد از تو