عا ، گاهی وقتا هَم اینجوریه که دلت میخواد بری ! حتی اگه بقیه فکر کنن وِلی !
دوست داری تنها شی دور شی ، تا آروم شی ، میفهمم …
من میفهمم ولی سخته با دستِ بسته
با همینم کُلی راهُ اومدیم با پایه خسته
میفهمم کمرت له شده زیر بارِ مشکلات
ولی تُ کم نیارُ قوی باشُ نگو بسه
من دیگه پیه استعفا اعتصابمم
اصن بدجور خراب انگار اقتصادم
میدونی چند ساله بده حسُ حالم
ولی بازم کج نمیرمُ صافه راهم
کلی حرف دارم نه تموم شده نه همین
من زیاد بهت خوبی کردم ننداز رومو زمین
خطایه پیشونیمو مثله خط کتابات نبین
ما بات روراست بودیم نکردیم برات کَمین
به خودت میای میبینی پوچ شده زندگیت
میبینی رفته کوچ رویایه قدیمیت
میبینی خدام گرفت همه کَسِتو بردش
دیدی یهو عزیزت زد سهمتو خوردش
داستانِ بدبختیمونو همه خوندن !
باز دمِ اونایی که موندن گرم !
تُ کلا بودش ذاتت بَد !
دوریت این حالمو بهتر کرد !
داستانِ بدبختیمونو همه خوندن !
باز دمِ اونایی که موندن گرم !
تُ کلا بودش ذاتت بَد !
دوریت این حالمو بهتر کرد !
بزار که من یکم دور بشمو
بزار اصن تنها باشم کُلِ شبُ
بزار اصن تنها ترین آدم این شهر شم
شاید بهتر شَمُ کم شه از این دردم !
دارم میفهمم ، که میخوای بازم ، تُ این قلبُ ، بشکنی خیلی !
تُ اَم میفهمی ، که هیچ نی فازم ، به تُ وُ حرفات ، نی بِت میلی !
من فراریم از عقایدِ پوچُ تو خالی
همینه که چن سالیه زدم تو گیاه خواری
تُ اگه فکر میکنی راهت درسته باشه برو
چون برایه توجیهت نیس دیگه حالی
پُرِ دورم از روباهِ حیله گرِ مکارُ
هی دورشون میزنم روزی چند بار
من خیلی وقته نسبت بهت بدِ حسم
کتاب میخونی ؟ هه ، من خودم پُرِ قصم
داستانِ بدبختیمونو همه خوندن !
باز دمِ اونایی که موندن گرم !
تُ کلا بودش ذاتت بَد !
دوریت این حالمو بهتر کرد !
داستانِ بدبختیمونو همه خوندن !
باز دمِ اونایی که موندن گرم !
تُ کلا بودش ذاتت بَد !
دوریت این حالمو بهتر کرد !
چقد پر از مفهوم و معنااا بود حال کردممم خسته نباشید????