سراب بودن با تو دیگه رو شد که دریا نیست
دیگه دل کندن از تو برام پایان دنیا نیست
چه معصوم باورت کردم ، منه دیوونه ی ساده
بیا از پشت مه بیرون ، نقابت دیگه افتاده
واسه برگشتنت دیره که دستات پر ز تقصیره
واسه دل کندن از تو دیگه گریه ام نمی گیره
واسه برگشتنت دیره که دستات پر ز تقصیره
واسه دل کندن از تو دیگه گریه ام نمی گیره
سر هر جمله از حرفات یه بن بست و یه شاید بود
سر هر خواهشت حتی یه اجبار و یه باید بود
خیال کردم رفیقی تو ، خیال کردم وفا داری
می خواستم سقف من باشی ولی افسوس آواری
واسه برگشتنت دیره که دستات پر ز تقصیره
واسه دل کندن از تو دیگه گریه ام نمی گیره
واسه برگشتنت دیره که دستات پر ز تقصیره
واسه دل کندن از تو دیگه گریه ام نمی گیره
دیگه گریه ام (دیگه گریه ام) نمی گیره