شب شد
دوباره باز خاطرات رد شد
از جلو چشمم و باز بد شد
حالم با این خاطرات بد شد بد شد
حیف شد
روزایی که بات ساختمو حیف شد
همه‌ی اون عشقی که دود شد
نیستی و آرزو هام پوچ شد
دور شد
قلب تو از من خیلی دور شد
اون عشقی که داشتی تو کور شد
با رفتنت دل من خون شد

از الان دیگه من مُردم
آخه من خیلی ازت زخم خوردم
دیگه مث من نمیشه پیدا
بشه عاشق اون دوتا چشمات

جز تو کسی نمیشه مرحم زخمام
هرشب و به یاد تو تنها
میگذرونم تا خود فردا
اشکام خیس میکنه گونه هامو
تو رو که یه روز نبینم
بد میشه حال هوامووو
حالا که رفتی
خاطرات میره از یادم
منم اون آدم مودی
که دیگه باهات نمیسازم

از الان دیگه من مُردم
آخه من خیلی ازت زخم خوردم
دیگه مث من نمیشه پیدا
بشه عاشق اون دوتا چشمات