پنج تا ماشین پلیس هستن دم در شب اجرام که بکسم نخوان رد بدن یه وقت
حس و دادم نمه نمه رفت الان مست دافی زیاد شده غمِ کم کم
میزو میچینن به سلیقه ی ما انقدر غرق گناهم میخوام جلیقه نجات
فردام همینه روز نقطه سره خط مطمعنم میشم کشته سره رپ
بکسم میان باهام تا آخر یکی پیچیدم باز لاغر
خودم نمیکنم باور که الان اینجام حالمم خوبه
برام الان فرقی نداره کی رد بشه تیم انقدر قویه نمیبینم دیگه غریبه
ما ام کارمون بنزین رو آتیش پاشیدن یه کاری کردم همه چشا از خواب پاشدن
دورم شد پر به جا پادا اینکاره شدم همه دنبال فرمولن
میتونم بشمارم آدمارو روی دست اونی که افتاد اول اخلاقش نبود بچسب
بکسم میان باهام تا آخر یکی پیچیدم باز لاغر
خودم نمیکنم باور که الان اینجام حالمم خوبه
دست منِ الان وفتم دست منِ دستم چندتا بسه کشِ نگیر اصلا دسته کمش
دسته دسته همه میریم سمت مرگ آره خوب باشی یا بد حاجی مگه فرق داره
منو میخوان میله میزه بالاست یه جور میرقصه که نباشه میله نیاز
فردام همینه باز نقطه سره خط رولو میپیچم من پشت سره هم
بکسم میان باهام تا آخر یکی پیچیدم باز لاغر
خودم نمیکنم باور که الان اینجام حالمم خوبه