از تموم دنیا جایی قد آغوش تو میخوام
تازه فهمیدم چرا من پیش هر کی جز تو تنهام
اصلا دنبال بهونم که بگم دلم گرفته
تو برامون چای بریزی که بشینی پای حرفام
تو به من نزدیکی مثل پیرهن روی تن من
تو همون عطری که برده منو توی خاطراتم
بهترین عکسی که دیدم از خودم هنوز همونه
که تو روبروم نشستی و دیدم توی چشماتم
بغلم کن جوری انگار دیگه فردایی نداریم
بغلم کن که به جز آغوش هم جایی نداریم
زندگی هرچیزی خوبی و یه روز ازم میگیره
بغلم کن که برای زندگی چیزی نداریم
با یه جمله ی تو آروم میشدم
اگه حتی درد من عمیق بود
من به هرکی از تو میپرسه میگم
قبل هرچیزی برام رفیق بود
بغلم کن جوری انگار دیگه فردایی نداریم
بغلم کن که به جز آغوش هم جایی نداریم
زندگی هرچیزی خوبی و یه روز ازم میگیره
بغلم کن که برای زندگی چیزی نداریم