یادمه جزیره بودم خاکی بودم ساده بودم
توو خیالم با یه قایق دل به دریا داده بودم
توو غروب مهربونی تنها بودم و پریشون
روی شن ریزای ساحل منه خسته منه داغون
***********
وقتی رو خاک وجودم نه گلی بود نه درختی
لحظه ها که بی تو بودن رد شدن اما به سختی
وقتی که آبی دریا توو نگاهم خونه میکرد
دل دریا زده ی من باز تو رو بهونه میکرد
**********
حرفا و بهونه هامو روی ساحل مینوشتم
میون دفتر دریا آب میبرد هر چی نوشتم
موندم اما لب دریا توی فکر غرق شدن باز
اما راهه دریا باز شد من رسیدم به یه پرواز
من رسیدم تا نمونه رو زمین عشق خدایی
من رسیدم حالا اینجام مهربونم تو کجایی
توی شب های غریبی دلمو دست تو دادم
واسه پروازی که خواستم هنوزم رفیق بادم
***********
هنوزم چشمام به دریاست واسه دیدن دوباره ت
قایق و ساحله خسته همنشینم با ستاره ت
میدونم میرسی آخر تو با جشن شاپرک ها
من نوشتم واسه دریا اون سپرده دست ابرا
میدونم میرسی آخر تو با جشن شاپرک ها
من نوشتم واسه دریا اون سپرده دست ابرا