یک روز دوتایی فرار میکنیم یه روزی که خسته شدی
یه روزی که تو هم از همه آدما شدی نا امید
سحر بیدارت میکنم میپریم با باد خزون
میسازیم یه کلبه امن لای جنگلای بلوط
یروزی فرار می کنیم یه روزی که جون داره پات
یه روزی که دیدی نشد نرسید به هیچ جا صدات
سحر بیدارت میکنم میبوسم بالاتو برات
دوباره پرواز میکنیم اون جایی که هیچکی نیاد
عزیزترینم شبونه میرسیم
بیا که فردا به خونه میرسیم
عزیزترینم شبونه میرسیم
بیا که فردا به خونه میرسیم
یه روزی فرار میکنیم وقتی شده صبر تموم
وقتی دیدی کردی همه جوونیتو پاشون حروم
سحر بیدارت میکنم بهت میدم خورشید و نشون
میدونم راه دوره و سخت میخریم سختیشو به جون
یه روزی فرار میکنیم یه روزی که قلبته سرد
وقتی دیدی هیچ احدی واسه زخمات کاری نکرد
سحر بیدارا میکنم راه میفتیم بی چمدون
نوبت ما هم میرسه صبح میشه ما هم شبمون
عزیزترینم شبونه میرسیم
بیا که فردا به خونه میرسیم
عزیزترینم شبونه میرسیم
بیا که فردا به خونه میرسیم