حال من اینجا تو بن بست
برا‌تو فرقی نداره
این شهرو دادم رفت
کوچه هاش رنگی نداره

میخوام بعد تو این بارون لعنتی بند بیاد

برو

منم که دلم تنگه ولی
نمیزنم اصلا حرف زیاد
میدونم برنمیگردی حالم خراب ، کنج اتاقم
هنوزم مونده دلم هرجا که داشتیم خاطره باهم
من هنوز همون آدمم ، که همه حرفاشو به در و دیوار زد
جای مشتش هنوز روی تن همون اتاق هست

چرا هروقت شبا
بارون میباره
خاطرات تلخو
یادم میاره
توشدی دلیل
دلتنگی من
چقدر دوری ، حیف
دور تر از ستاره

دارم گم میشم تو
دوری مبهم
دارم کم کم محو میشم
منو نذار تو کابوسو غم
حال خودم
بارون نم نم
تو غم

بگو هر بار که رفتی تو موندی توو اشک
بگو هربار که رفتی گیر کردی تو ام
منو نسپار منو نسپار به هرچی گذشت

بگو هر بار که رفتی تو قلبت نشکست
مگه هربار که رفتی نبوده از قصد
همه ترسم از این بود که آخر دادمت از دست

چرا هروقت شبا
بارون میباره
خاطرات تلخو
یادم میاره
توشدی دلیل
دلتنگی من
چقدر دوری ، حیف
دور تر از ستاره