از سکوت زیاد دیگه صدام در نمیاد
تو سر جنگی محاله دلت آرامش بخواد
میگی بد بودم به چشمت همه ی مشکل از اینه
باورش سخته ولی خب تو میگی حتما همینه
منو بد دیدی همیشه واسه سرگیجه ست بشین
انقد از بالا نبین من اینجام رو زمین
اصلا من بد تو خوب حالا منو بیخود بکوب
قصه ی میخه و سنگ دیگه بیخود نجنگ
به حرفام شک نکن که می شناسم تو رو
ازم راهت سواست همین راهو برو
به ته مونده ی این عشق که اینجور دلخوشی
با این راهی که میری همونم می کُشی
من اگه اینجوری میرم کنار از سر رات
چون دیگه جونی نمونده که بجنگم باهات
هی میخوام چیزی نگم منو دیوونه م نکن
منو از اینی که هستم پشیمونم نکن
بحثی که تکراریه اخه مگه اجباریه
همیشه حق با تو بوده خب دیگه چه کاریه