چطور انقد ازم دوری ؟
چطوری شد نمیفهمم؟
چطور باور کنم نیستی؟
من به جون جفتمون خستم
شدم انبار باروت
شدم رعد و برق و بارون
شدم سیل و شکستم
من همه پلای برگشتو
چه حرفا تو دلم موند
تو دلم موند دو کلوم حرف بزنیم
جا این که دعوا کنیم سنگامون وا بکنیم
تو دلم موند هی به هم سر بزنیم
مثل قدیما دست تو دست هم قدم بزنیم
کاش همون شب میموندی پیش خودم
قبل رفتن عطر تنتو توی شیشه کنم
واسه آخرین بار محکم بقل بگیرمت
تو نیستی من چه پژمرده شدم
دیگه تو نیستی
آخ چقد دلم تنگه
دیگه شکستی
مگه دلت از سنگه ؟
آره منم خسته شدم
دست خودم نیست
از درد میپیچم به خودم
تو واست مهم نیست
زنگ زدم کلی یا ریجکتی یا فوهش میدی
پیش اون بودی ازم پرسیدی تو کی ای؟
من همون که تو کشتیش
واسه من درد بودی ، واسه اون مورفینی
چطوری نشم کفری
بیا بشه هر طوری که اصلا تو بگی
اینجوری ندم OD
چشمامون تر تر از یه بارونه
تو جهنمیم هر دوتامون هی
ریجکتی میخوردش پشت سر هم
هرچی که زنگ زدم بیای خونه
دل تو تنگه از نگات پیداس
دلتنگ قد کهکشان کیهان
متاسفانه هر چی کنی انکار
خوب بلدم بهم چی میگن چشمات
نمیگیره دلم واست غروبا
تنهایی میچسبه میگیرم گلو کام
میخوابم راحت نمیخورم کلوناز
کاش واقعی میشدن این دروغا
بزنم کوک و گل و سیگارو الکل
ندارن روم دیگه تاثیری در کل
مورفینم بقلت که نیست یه قرصه
مگه چقد میتونه کم کنه دردو
دیگه تو نیستی
آخ چقد دلم تنگه
دیگه شکستی
مگه دلت از سنگه ؟
آره منم خسته شدم
دست خودم نیست
از درد میپیچم به خودم
تو واست مهم نیست