جدیدنا میای کمتر به چشم برای چی باید من برات زحمت بکشم
میومدم رسماً یک شب از کار ولی نمی سوخت اصلاً دلش هم
می گرفتم با تو حس کنار تو تا خود صبح
گفتی نمیدم به کسی جات رو به زور
خسته شدم دیگه نمی خوام این حال فس رو
خیلی بده واقعا بری از کنارم نمیبره خوابم نه
* دادم هر چی دارم نمیشم من آدم فکرا نمیزارن نه
همش خواب های بد میاد سراغم توم نیستی تنها توو اتاقم
نمیبره خوابم نمیبره خوابم
یکی با من یکی تنهاست کاملاً هر جا هستی همونجا بمون خواهشاً
نیا سمتم بی تو بهشته واقعاً اگه میشه راهت رو گم کن دائماً
جدیداً فقط میجویی تو مغزم رو لطفا انقد رووی اعصاب راه نرو
هر روز هم میخوای عوض کنی تو آدم رو انگار نمیشناسی هنوز تو قشنگ من رو
من همیشه همینم منو ببخش عزیزم اگه مصنوعی خندیدم
اگه فرق داره من با تو مسیرم پس لطفاً نکن تهدیدم
این داستان رو من قبلن دیدم اگه وایستی توی راهه من
ساده از تو رد میشم
یکی با من یکی تنهاست کاملاً هر جا هستی همونجا بمون خواهشاً
نیا سمتم بی تو بهشته واقعاً اگه میشه راهت رو گم کن دائماً
دوباره خاطراته تلخ توو قصه دوباره یه شادی نسیه و نصفه
پس نگو چرا دیگه زخمی فسه وقتی دورو برش همه پر استرسه
با این که اینجا هنوز سرده حسه با این که سخت بوده بازم آخر قصه
با اینکه نداره اون انگیزه اصلاً ولی بازم تخت گاز میره برسه
دوباره باز هم می نویسم غصه ها رو از ته دل و
دوباره باز هم طبق معمول دست پرم و ته گِلم
من کیم چه میدونم داستان چیه نمی دونم
انقدی که خوردم می خوام پاشم ولی نمیتونم
دوباره باز هم طبق معمول منتظر تا همه برنپشت سرم همه بگن
امیر علی مخ رو زده به سنگ
آروم اصلا نمی گیره تنها یه گوشه نمیشینه
بیست و چهاری میزنه سگ دو قانع نمیشه خره به کم
یکی با من یکی تنهاست کاملاً هر جا هستی همونجا بمون خواهشاً
نیا سمتم بی تو بهشته واقعاً اگه میشه راهت رو گم کن دائماً
من اینجا جام راحته تو جنگ برات راحته