واسه اون فرقى نداره حالا روزه يا شبه
روز و شب دور سرخودش می گرده عقربه
دل بیقرارش از لحظه شمارى خونه
عمريه تودل يك دايره سرگردونه
رفته رفته روزاى نرفته رفت از يادش
انقده چرخيد و چرخيد از نفس افتادش
روزگار به جاى تابوت تو ي قابش برده
توقفس بی هم نفس بد جوى خوابش برده
غم ابن عقربه رو نخوركه خوابه تو قفس
چیزى كه دوروبرت خبلى زياده عقربس
دلمون برای اون چه کم بسوزه جه زیاد
دیگه هیچوقت صدای تیک تیکه قلبش نمیاد
غم این عقربه رو نخور که خوابه تو قفس
چیزی که دوروبرت خیلی زیاده عقربه س
آدمی که تو دلش عشق نداره و غم نداره
هرکی هست یه عقربه س کوچیک بزرگم نداره
نه ! دیگه فرقی نداره حالا روزه یا شبه
خوابای توبی ببینی! خوب بخوابی عقربه
مبین اردستانی