ای کاش تو بازم بکنی قلبمو پیداش
دل من یخ زده انگار تو زمستون داره چشمات
این شهر باتو همه دردامو میکشت
بارونش اشکامو میشست
نمیدیدم فردامو بی تو
من مثل خار گلی در پس هر باد، نگهبان تو بودم
من همون شب که تو میخندیدی درگیر تماشای تو بودم
نبودی ببینی گوش عالم و کرکرد سکوتم
نه گیجم نه هوشیار
نه غمگین نه خوشحال تو عبورم
من تنهام مال من باش ، مال باش
شهرو خاطره داریم ما هر جاش
هنوزم خوشگل ابراش
سر هر راهی میشینم تا اون روزی که رد شی
وقتی که تاریکِ قلبم ، مثل طلوع میدرخشی
اسم تو تمام دریارو قشنگ کرد با اون نوری که بخشید
اگه ما دوریم ببخشید
پس بذار آتیش بگیرن تموم لحظه هایی
که بی تو سر میشه من نمیدونم اصلا کجایی
کجا پیدا کنم باز مثل رنگ اون چشمها
کجا قایم کنم من اون دو گنج کهرُبایی
هر کاری کنم نِمیره بازم فکر تو از سرم
تو همه قصه هام جا نیفتاده عشق تو از قلم
نگاه کن آسمونُ واسه تو جشن گرفتن
ببین امشب ستاره ها همه شعرتو از بَرن