من
مثه یه درختی ام که روش پر یادگاریه
رو
تنم پر خطه ولی یکیش زخم کاریه
بیا بشین کنارم بیا حرف دلمو تو گوش کن
بیا زخمای تنمو ببین خودتو فراموش کن
من
من اونجایی زخم خوردم که فکر نمیکردم
همونی زد که به جونش قسم نمیخوردم
من اون بازی رو باختم که داشتم می بردم
یه چیزی گوشه ی ذهنت همیشه رگباره
یه وقتی مشتای دستت رفیق دیواره
یه حسی تو سرت میگه هنو دوست داره
دیگه خسته شدم منو گذشتمو دود کن
بسه برام قلب شکستمو خوب کن
من اینجا جایی ام که هیچ حسی دیگه رنگی نداره
مثه کشتی بی نا خدا موجا میزنه به جونم
دلم میخواد دستام عصای موسی بشه موجو
از خودم برونم
بیا بشین کنارم بیا حرف دلمو تو گوش کن
بیا زخمای تنمو ببین خودتو فراموش کن
من
من اونجایی زخم خوردم که فکر نمیکردم
همونی زد که به جونش قسم نمیخوردم
من اون بازی رو باختم که داشتم می بردم
یه چیزی گوشه ی ذهنت همیشه رگباره
یه وقتی مشتای دستت رفیق دیواره
یه حسی تو سرت میگه هنو دوست داره
دیگه خسته شدم منو گذشتمو دود کن
بسه برام قلب شکستمو خوب کن
من اینجا جایی ام که هیچ حسی دیگه رنگی نداره