سرتو که میندازی پایین فکر میکنن خبریه
چوب لا چرخشون نکنی دور میگیرن
جز خودشون ما هم خبر داریم هیچی نیستن
زدن پشتم هر بار درست اوج پرواز
دیدن بازم بس نیست دیدن بازم سرپام
خوبه حالم هنوز سرپام گوله کردم من سمته فردا
رامو بستن چیدن دیوار پس آسیاب به نوبت این بار
خوبه حالم چرا بد دیگه هان هنوز شبا پهن میشه بال
دو تا میان قد چنار کم کارکرد صندوقا دست گیره دار
رفیقامم همه وحشیو هار بگو چیش کمه قابو ببین تصویر سال
فازه نصیحتم نگیر یکی گرفت رومون ولی دو تا تز دادیم خوده یارو رفت زیر بار
نه دیگه به من امیدی نیست ممبعدم دنیامو میبینم تا جلو بینیم
تا هر بار خواستم تو اوج برم پروازی رخ بدم کندن پرامو یه مشت مفه چینی
ببین اصلا فازه ناله پاله نیست بیا بالاتر زندگی که جاودانه نیست
همین هارم کرده یعنی جوری بارم اورد که میتونم درارم بذارم اینو لای پایه شیر
حفظم بسته چرته محضه ته آرمانا حرص برای چرک دست پس
اینو گذره زمانو سن میگه به تو وقتی اون چهرتو کرد شکسته تر
تف تو این جماعت شهر تنگ شده دلم برا سلامت جو
تا دیدن که تو منم شهامش هست ساخت از من یه ادم در حالته جنگ
این ورا هوا پسه بد چون جنگله برادره من
زدن پشتم هر بار درست اوج پرواز
دیدن بازم بس نیس دیدن بازم سرپام
خوبه حالم هنوز سرپام گوله کردم من سمته فردا
رامو بستن چیدن دیوار پس آسیاب به نوبت این بار
تونستی بلاخره دیدیمت پیش خودت فکر میکنی کلاه سر کی میره
جلو مردم شیری بده گیریمت خره با آرایشم چشمه همه میگیره
ببین حاجی حوصلش نیست اصلا اهمیت بدم متنفره کی ازم
که میگه چی ازم که میده چی نظر نمیدم ترتیب اصلا
تا بالا نگیره آش واسه هیشکی نمیپزم
حواسم شیش دنگ به زندگیمه نمیخوره بهتون کاغذ و جر بدینش
نمیدونم این پرچمه کی سفیده و تهش کارد کدوممون تو کتف کیه
پس از الان تا هر وقت سرمو گذاشتم زمین رفتم از دست هستم
بهم بگو کمتر از سگ اگه یه روز واسه برد تو شهر نگشتم
حالا دیگه با تو تصمیم عواقبش اینه اگه رامو بستی
بپیچو از کفشه ما پاتو ورچین ما تو خودمونیمو هیچی کمو کسر نیست
نه بهم نگو قانع باش راهایی رو رفتیم که متر به متر چاله داشت
بودن اگه بود عشق و حال ما به راه چقدر حال دادیمو زدن تو حاله ما
زدن پشتم هر بار درست اوج پرواز
دیدن بازم بس نیس دیدن بازم سرپام
خوبه حالم هنوز سرپام گوله کردم من سمته فردا
رامو بستن چیدن دیوار پس آسیاب به نوبت این بار