بیبی، این دیگه آخریشه… گوش کن، یاسین.
خاطراتو ریشهکن کردم، هر کی پیشمه از نیشتم سمتر.
با تو همهچی میرفت عقبتر، هر جا حرفت میشه من رفتم.
اونا میخوان دیده شن، حتماً.
همه رو میکشم سمتم، دیگه دیره صددرصد.
بدون تو دارم میرسم مقصد.
من با تو شب تا صبح فهمیدم زدم درجا، خب…
نمیشنوم حرفاتو، تو رفتی، قلبم سرپا شد.
من با تو شب تا صبح فهمیدم زدم درجا، خب…
نمیشنوم حرفاتو، تو رفتی، قلبم سرپا شد.
گفتم شوخیه حرفِ رفتنِ تو، گفتی: «نمیشه».
ببین بعدت هستم چطور، جواب میده لفظِ من همهطور.
دیره، واسه اینکه کج شه گردنِ تو.
باید خاطراتم دائم بشن دستبهدست.
سرِ صبح بیا، هر چی مونده از ذهنم برا تو.
منو بیخیال، کلی آدم هست که طرفِ تو.
دم اونی گرم که اسمِ منو کَنده از تنِ تو.
من با تو شب تا صبح فهمیدم زدم درجا، خب…
نمیشنوم حرفاتو، تو رفتی، قلبم سرپا شد.