نصف شبه من پهلوی رفیقم
زدم بیرون که حالتونو ببینم
دَم خور آدمای نو بشینم
اگر هم شد یه چیزی یاد بگیرم
این بیرون ولی بوق بود و بوق
بو گند لنت بود و دود بود و دود
من ولی نویدم اهل دود نیستم
بی سرفه بچه طهرون نیستم
آهنگای جدیدم و تبدیلم توو جیبم
یکی دو جایی دیدم که لباسامو پوشیدن
اَ ماشین کناری هم آهنگمو شنیدم
ولی هر چی بزرگ میشم هنوز کوچیکم
ساکت، رو صندلی شاگرد
کنار همه آدمای عاشق
با دونه ریزا دونه درشتا
رفیقم انداخت توو بزرگراه
تندم و هنو، تیزم و جوون
توو راهبندون شهر گیرم هنوز
بذارین یه قصه بگم بهتون
حالا که جمع شدیم #به_وقت_نون
تندم و هنو، تیزم و جوون
توو راهبندون شهر گیرم هنوز
بذارین یه قصه بگم بهتون
حالا که جمع شدیم #به_وقت_نون
تند میری خط چینا یه خط میشن
جمع میشی آدما یه کسر میشن
رک بگم این بیرون دشمن نیست
هیچ عشقی حاصل کشتن نیست
بگذریم، تووی فکر نریم
بگردیم دنبال یه چی قیمتی
یه فکر نو یه شکل نو
شبیهِ من، شبیهِ تو
راه میام با این چرخ گردون
با بنزین گرون و نفت ارزون
راه میرم با دستِ خالی
به وقت نون یعنی وقت بازی
بازی بده من، من بازیکنم
زمین بده تو رو هوایی کنم
هیچی برام از این قشنگ تر نیست
رفیقم انداخت توو کمربندی
تندم و هنو، تیزم و جوون
تووی راه جاده اسیرم هنوز
بذارین یه قصه بگم بهتون
حالا که جمع شدیم #به_وقت_نون
تندم و هنو، تیزم و جوون
تووی راه جاده اسیرم هنوز
بذارین یه قصه بگم بهتون
حالا که جمع شدیم #به_وقت_نون
هی بری جاده ها خالی میشن
قیرا میرن همه خاکی میشن
دور از آدمای بی آرزو
نزدیک به ندای بیا بخون
مسافر منم که یه جا بودم
ولی این یه جا شد هر روز عوض
قطره های من صدا بودن
قول دادم خشک نشم از رو نرم
کارونم فارسی پل کابلی
یه رود کم آب همه جا جاری
این خشک سالی وقتی که گلم میکرد
خاکریز رودخونه لهم میکرد
منگنه شدم لا سبز و قرمز
منزجر شده از هر دو جبهه
به سفیدی صلحم سربلندم
رفیقم ایندفعه مرزو رد کرد
گندم و هنوز، پیر صبور
نون بعد رفتنش میره هنوز
این بود قصه ی دلم امروز
یه روزی جمع میشیم #به_وقت_نون
گندم و هنوز، پیر صبور
نون بعد رفتنش میره هنوز
این بود قصه ی دلم امروز
یه روزی جمع میشیم #به_وقت_نون
ن و ی د
فارسی
این صدای دیواره
